هرساله کیوی، پرتقال، سبزی، گوشت مرغ، گل و گیاهان زینتی از جمله محصولات کشاورزی است که مازندران درآنها مازاد تولید دارد و آنها را با غلات، کلزا، سویا و روغن استان ولگاگراد روسیه معامله پایاپا میکند و بیشترین صادرات کیوی مازندران هم به روسیه است. یقیناً شهری که مفاخر زیادی دارد دارای هویت عمیقی است که برای معرفی آن شهر شاید کافی باشد و مشاهیری که شهرداریهای شهر برای معرفی آنها نام خیابان یا میادینی را به اسم آنها اختصاص میدهند نشانگر این است که این شهر روزگاری محل سکونت چنین شخصیتهایی بودهاست. در سال ۱۳۹۴ بهمناسبت تجلیل از مبارزات آزادیخواهانهٔ حاج باباخان، با حضور معاون سیاسی و امنیتی استاندار اردبیل، مشاور رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشوری، مدیرکل میراث فرهنگی استان، چهرههای منتخب ادبی و هنری و جمعی از شاعران، ادیبان و نیز بزرگان شعر و ادب از تندیس حاج باباخان اردبیلی در محل نگارخانهٔ خطایی مجموعهٔ آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی رونمایی شد. در سال ۱۳۹۷ در راستای مطالبات مردمی و بنا به اظهارات شهردار وقت اردبیل و مصوبهٔ شورای شهر، میدانی بهنام حاج باباخان اردبیلی نامگذاری گردیده بود و مقرر بود از تندیس وی در این میدان پردهبرداری شود که این موضوع علیرغم گذشت بیش از چهار سال با ابهاماتی روبهرو شدهاست.
↑ «نقش لباسشخصیها در اعتراضات؛ از سال ۷۶ تا امروز».
او جوان سر به زیر و مهربانی بود و با خلق و خوی جوانمردی که داشت با مردم گذشت و مهربانی مینمود. این کار بیشتر مرهون جوانمردی مجاهدان و بهخصوص پاکبازی حاج باباخان اردبیلی بود که از برجستهترین سرداران دلاور مشروطیتایران بهشمار میآمد… ↑ کفشگر در منابع قدیمی ایرانی، نماد و مظهر پیشهور حقیر و دونپایه بهشمار میرفته و کفاشی را از پایینترین مشاغل و حِرَف اجتماع میدانستند. ↑ «نقش لباسشخصیها در اعتراضات؛ از سال ۷۶ تا امروز». خبر دستگیری او در اردبیل میپیچد و طرفداران او سلاح برداشته و به سمت نارینقلعه پیش میروند تا سردار رشید مشروطیت را رها سازند. پس از پیدا شدن قبر باباخان در اردبیل، با همکاری اصغر جاوید از هنرمندان این خطه تصمیم گرفتیم تا مستند باباخان را تهیه و تولید کرده و قصهٔ این قهرمان مشروطهٔ اردبیل را به تصویر بکشیم. نمره ۱۲۰۲. مورخه ۲ شعبانالمعظم ۱۳۳۹ (۲۲ برج حمل ۱۳۰۰) تصمیم دولت و اراده وزارت داخله بر آن است که حکام آتیه توانا و قادر به اشاعه امنیت بوده عدالت را احترام و منافع عمومی را حفظ و تجلیل کنن؛ بنابراین حاج باباخان اردبیلی را که شخص کافی و لایقی است و در طی مراحل خدمات سابقه اعتماد دولت را به بیوگرافی امیر رضا دلاوری و همسرش کمال صداقت و نیات حسنه خود جلب نموده به حکومت ابهررود خمسه منصوب و مأمور کردهام که با نهایت اهتمام و جدیت در تنظیم و تنسیق امور آن حدود کوشیده و اهالی از حسن اداره ایشان متمتع و برخوردار شده و مقررات ایشان را مقررات دولتی دانند. This has been g enerated with the help of GSA C on tent Generator Demoversion!
امیررضا دلاوری سن
حاج باباخان گزارش این مأموریت بزرگ را به مرکز داد و سید ضیاءالدین طباطبایی رئیسالوزرای وقت، طی نامهٔ شمارهٔ ۲۱۵۳ مورخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۰۰ خورشیدی کتباً از او قدردانی کرد. پس از دستگیری جهانشاهخان امیرافشار توسط حاج باباخان اردبیلی و وصول کل مالیاتها از وی توسط دولت ،سید ضیاءالدین طباطبایی رئیسالوزرای وقت طی نامهٔ شمارهٔ ۲۱۵۳ مورخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۰۰ کتباً از کلیک کنید وی قدردانی نمود. حاج باباخان که در وقایع تبریز و گیلان دلاوریها کرده بود و با دشمنی با بیگانگان و مجاهدان جزو آزادیخواهان و وطندوستان بهنام گردیده بود و سردار سپه (رضاخان) نیز که رکن اصلی کودتا بود با او آشنایی داشت و به خوبی وی را میشناخت در شعبان ۱۳۳۹ از طرف دولت وقت به حکومت ابهررود خمسه (ابهر) در زنجان منصوب گشت و دفع فتنهٔ جهانشاهخان امیرافشار به وی واگذار گردید. حاج باباخان که در وقایع تبریز دلاوریها کرده بود در شعبان ۱۳۳۹ از طرف دولت وقت به حکومت ابهر، زنجان منصوب شد و دفع فتنهٔ امیرافشار به او واگذار شد.
زندگی نامه امیررضا دلاوری
حاج باباخان با ذکاوت فراوان امیرافشار را دستگیر ساخت. طرز ساخت آسیابهای بادی سیستان بدین گونه است که در آغاز، برجی بلند، مانند مناره میسازند. قد بلند، هوش و تشخیص به موقع، شجاعت و بیباکی و به ویژه چابکی وی را از دیگران متمایز ساخته بود. مقدمهای که بر این حکم نوشته شدهاست موقعیت آن روز وی را از نظر دولت مشخص میدارد به ویژه آنکه او را مرد توانا و قادر به اشاعهٔ امنیت میداند. در باب انتخاب صارمالسلطنه به حکومت نیز اظهار داشت که این امر مربوط به دولت مرکزی است و او بصیرالسلطنه را که به حکومت اردبیل تعیین شدهاست حکمران رسمی این ولایت میداند. اردبیل شهری به قدمت هفت هزارساله دارای ظرفیتهای فراوانی است، ظرفیتهایی که اهالی منطقه قدر آن را نمیدانند و شکی نیست که ساکنان سایر مناطق حسرت برخورداری از چنین ظرفیتهایی را به سینه دارند. اما به جرئت میتوان گفت در کلانشهر اردبیل از چنین امری نمیتوان اثری پیدا کرد و مشاهده نمود و شهری که در دورانی یکی از سرداران رشید مشروطیت (حاج باباخان اردبیلی) را در دامانش تربیت کردهاست امروز مردمانش نه میدانی را، نه خیابانی، نه کوچه و نه حتی دربندی را با آن نام نمیشناسند.